ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن. 1:
در تفسیر فرات کوفی از امام صادق علیهالسلام نقل کرده که فرمودند:
إنا أنزلناه فی لیلة القدر،
اللیلة فاطمة، و القدر الله؛
فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد أدرک لیلة القدر.
و أنما سمیت فاطمة لأن الخلق فطموا عن معرفتها؛
و قوله و ما أدریک ما لیلة القدر، لیلة القدر خیر من ألف شهر، یعنی خیر من ألف مؤمن و هی أم المؤمنین.
تنزل الملائکة و الروح فیها، و الملائکة المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد.
و الروح القدس هی فاطمة.
بإذن ربهم من کل أمر سلام هی حتی مطلع الفجر، یعنی حتی یخرج القائم.
مراد از «لیلة» در آیهی «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» فاطمه است و مراد از «القدر»، الله است.
پس هر کس حقیقت فاطمه را به درستی بشناسد، به راستی که شب قدر را درک کرده است!
و اینکه نام آن حضرت را فاطمه (=جدا شده) گذاشتهاند به این خاطر است که خلایق از شناخت وی بریده و جدا شدهاند...
پ.ن. 2:
آن روزها،
روزهای کودکی و بیقراری،
کتابهای درسی ما همیشه با عکس شما آغاز میشد؛
با همان لبخند ساده و صمیمی که انگار مستقیم خیره شده بودید به چشمان ما،
که «امید من به شما دبستانیهاست...»؛
حالا
امیدتان برای خودش کسی شده و قدم به دانشگاه گذاشته است آقا!
... و هنوز
جای لبخند شما
اینجا
گوشهی قلب ما
صفحهی اول تمام کتابهای درسیمان
خالیست...